نقد اداره تبلیغات اسلامی
اشاره: سازمان تبلیغات اسلامی از جمله نهادهای فرهنگی فراگیر در کشور است که ظرفیتهای فراوانی برای فعالیت فرهنگی و دینی دارد.
*****
«ما اکنون ۶۰ هزار روستا داریم که از حیث استقرار روحانی، حداقل ۴۵ هزار روستا فعالند. ما فقط توانستهایم در ۱۲۰۰ روستا روحانی مستقر کنیم. هر روستا حداقل یک روحانی میخواهد تا مسائل شرعی و وظایف دینی را بگوید. سازمان خیلی توانمند باشد و بودجه اساسی تزریق کند، شاید بتواند ۲ هزار روحانی دیگر را در این روستاها اضافه کند که همین امکان، خودش یک معجزه است. با این وجود باز هم حداقل ۴۰ هزار روستای خالی از روحانی وجود دارد… طرح روحانی مستقر… علاوه بر بهروز کردن روحانیون و فعال کردن حوزههای علمیه، به روستائیان نیز کمک میکند. الآن فقط در ۵۰ هزار مدرسه، نماز جماعت برگزار میشود. آیا فقط همین تعداد مدرسه وجود دارد؟ بسیاری از روستاها تقاضا دارند، ولی سازمان توان ندارد. تازه این روستاهاست، چه برسد به شهرکها که در هر شهرک حداقل دو سه مسجد با فاصله بسیار از هم وجود دارد.»
اینها گزیدهای از سخنان مدیران ارشد سازمان تبلیغات اسلامی و مسئولان فرهنگی کشور است و سخنان مشابه درباره فرصتها و ظرفیتهای این سازمان بسیار هست.
* * *
سازمان تبلیغات اسلامی نهادی فرهنگی تبلیغی است که پس از انقلاب اسلامی برای ترویج و تبلیغ فرهنگ و معارف اسلامی در کشور تأسیس شده است. «سازمان در بدو تأسیس همان طور که در حکم امام خمینی (ره) خطاب به آیتالله جنتی آمده است، به منظور گسترش فرهنگ دینی در جامعه، سازماندهی کردن و ایجاد جایگاه خاصی بدین منظور فعالیت خود را آغاز کرد، به طوری که مرجع دیگر مراکز با مجموع فعالیتهای فرهنگی دینی باشد و بتواند با محوریت دین، نقش راهبردی هدایت دیگر مراکز را با ارائه فعالیتهای صحیح ایفا نماید.» در دهه اول انقلاب فعالیتهای بسیاری در داخل و خارج انجام میداد: از جمله کنفرانسهای اندیشه اسلامی که اندیشمندان جهان اسلام هر ساله، ایام دهه فجر، دور هم جمع میشدند و به تبادل نظر درباره اوضاع جهان اسلام میپرداختند که بعداً برخی از وظایف معاونت امور بینالملل یا برون مرزی آن به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی انتقال یافت.
هم اکنون این سازمان، دارای دفاتر نمایندگی در همه شهرهای کشور است و ساختار عریض و طویلی دارد که متأسفانه از پویایی لازم برخوردار نیست و غیر از ستاد مرکزی آن، دارای صفهای ضعیفی در اکثر شهرستانهاست. اما مهمترین عوامل این عدم پویایی و انتقادهای وارده بر این سازمان بزرگ دینی و فرهنگی کشور:
۱٫ موازیکاری حوزه فعالیت با دیگر سازمانها
گاهی اوقات فعالیتهای این سازمان با فعالیتهای سازمان اوقات و امور خیریه، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت تبلیغ مرکز مدیریت حوزههای علمیه، معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیرخانه کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور، مرکز رسیدگی به امور مساجد و… تداخل پیدا میکند و لذا نتوانستهایم آن تعالی فرهنگی و مذهبی را شاهد باشیم.
۲٫ روحیه کارمندی و بیانگیزگی مدیران و کارکنان
در این خصوص یکی از مسئولان فرهنگی که سابقه فعالیت در سازمان دارد در این باره میگوید: «سازمان تبلیغات اسلامی یک مؤسسه دولتی است و در چهارچوب یک مؤسسه دولتی کارش را انجام میدهد. بیشتر یک اداره است و مانند اغلب مؤسسات تبلیغی، اداری عمل میکند… تأثیر زیادی [در جامعه و در ترویج فکر دینی] ندارد. در این حد فعالیت میکند که کتابهای زیاد و خوبی تولید کند. حتّی نمیتوانم بگویم کتابهای تأثیرگذار! مبلّغ اعزام میکند. اینها بد نیست، اما نمیشود گفت متناسب با مقطع حسّاس کنونی کار میکند. نه فقط سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات هم همین است، سازمان فرهنگ و ارتباطات هم همین است، ارشاد هم همین است. همه بر اساس روند اداری و دولتی کار میکنند. فقط به فکر انجام وظیفه تعریفشده اداری هستند. اتاق فکر برای شناسایی آسیبها و برنامهریزی برای رفع آنها ندارند. در حالی که ما نباید بنشینیم و منتظر باشیم که فرهیختگان بیایند و از ما خواهش کنند که برایمان کار کنند. این بزرگترین اشکال مؤسسات فرهنگی دولتی است. یک مدیرکل مینشیند در دفترش و انتظار دارد یک عالِم که چهل پنجاه سال مطالعه کرده و کتاب نوشته و ایده و اندیشه دارد، بیاید و از او خواهش کند که به کارش بگیرند.»
اینکه ما بنشینیم در اداره و انتظار داشته باشیم علما، فرهیختگان و فضلا بیایند و با ما همکاری کنند، انتظار شایستهای نیست و آنها هم نمیآیند. عدم موفقیت مؤسسات دینی تبلیغی ما در این است که اداری شدهاند.
۳٫ ناموفق در جذب نخبگان حوزوی
سازمان تبلیغات اسلامی در جذب بدنه نخبگانی حوزه موفق نبوده است. البته این سازمان، در مقاطعی محدود مانند سالهای آغازین مدیریتهای جدید خصوصاً در آغاز دهه ۱۳۸۰ و با توجه به فضای فرهنگی و سیاسی خاص آن مقطع موفقیتهای نسبی به دست آورد، ولی در ادامه دچار همان وضعیت سابق شد که متأسفانه تاکنون ادامه دارد.
۴٫ وجود حس رقابت ناسالم و کاذب میان مدیران میانی
حس رقابت ناسالم و کاذب میان مدیران میانی سازمان در شهرستانها و مبلغان، طلاب و روحانیون فعال هر منطقه باعث شده است که مدیران از مبلغان و روحانیون فعال بومی چندان استقبال نکنند؛ چرا که غالباً حس حفظ مقام و این احساس خطر در آنها وجود دارد که ممکن است آنها مورد توجه امام جمعه و مسئولان شهری واقع شوند و جایگاه مدیریتی آنها به خطر بیفتند.
۵٫ مدیران سیاسی و سیاستباز
متأسفانه علیرغم نیاز این سازمان به مدیران نواندیش، مبتکر و خلاق و غیرجناحی، دوران اخیر شاهد حضور برخی مدیران و شخصیتهایی در این سازمان بودیم که بیشتر به دنبال فعالیتهای سیاسی و… خود بودهاند تا وظایف سازمانی. همسویی و نزدیکی مدیران سازمان با برخی گروهبندیها، جناحها و جریانهای خاص سیاسی باعث شده است که وجه این سازمان در اذهان عمومی و خصوصاً جریان نخبگانی تخریب شود. همین سیاستبازی برخی مدیران سازمان باعث شده است که از وظایف محوله خود غافل شوند و درگیر مباحث سیاسی و جناحی خود شوند و از نوآوری و ابتکار باز بمانند.
۶٫ عدم نظارت بر نهادهای وابسته
الآن سازمان تبلیغات اسلامی دارای موسسات وابسته فراوانی چون حوزه هنری، موسسه انتشاراتی امیرکبیر، مدارس معارف اسلامی صدرا، دارالقرآن الکریم، پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، خبرگزاری مهر، روزنامه تهران تایمز (برای مخاطبان انگلیسیزبان)، موسسه تبیان و… هست که با اندک دقت و نظارتی میتوان دریافت این سازمان بر برخی از این مراکز وابسته، نظارت دقیق و لازم را ندارد. برای نمونه، به صورت گذرا، به سه مرکز مهم وابسته به این سازمان میپردازیم:
۱-۶: حوزه هنری:
حوزه هنری در دوره عملکرد مدیریت پیشین، آقای حسن بنیانیان، انتقادات فراوانی به همراه داشت و باعث شد بارها این مسائل و ضعف مدیریتی ایشان، رسانهای شود که از جمله آنها، نگاه محافظهکارانه، نخبهگرایانه، کمیتگرایانه، عدم نظارت بر بودجههای اختصاص یافته خصوصاً در عرصه فیلمسازی [۱۲]، استعفای اعتراضی ۲۸ نفر از کارکنان انتشارات سوره مهر (وابسته به حوزه هنری)، اخراج تحریریه دوره چهارم ماهنامه سوره، تعطیلی نشریات متعدد ادبی و هنری این نهاد فرهنگی و هنری و وضعیت انتقاد برانگیز دانشگاه غیرانتفاعی سوره هم از دیگر نقاط منفی این نهاد فرهنگی بود. اگرچه آقای محسن مومنی، نویسنده ادبیات پایداری، بیش از یک سالی است که مسئولیت جدید این نهاد فرهنگی را بر عهده گرفته است، امّا بررسی اجمالی عملکرد یک ساله او نشان داده میدهد که وی هم نتوانسته است تغییرات جدی در رویکردهای این نهاد انجام بدهد و از ظرفیت هنرمندان و نویسندگان انقلاب استفاده کند.
۲-۶ خبرگزاری مهر:
خبرگزاری مهر به عنوان یکی از تأثیرگذارترین خبرگزاریهای دولتی کشور، در عرصه سیاسی نماینده یک جناح و گروه شهردار تهران و تا چندی پیش قبل از تغییر مدیریت این خبرگزاری در عرصه فکر و اندیشه، همسو با جریان دگراندیش و بایکوت اساتید جبهه فکری، فرهنگی و هنری انقلاب بود.
نگارنده به واسطه فعالیت رسانهای که دارد، نزدیک به سه سال سالهای پایانی مسئولیت مدیر سابق این خبرگزاری فعالیت بخش فرهنگ، اندیشه و هنر این خبرگزاری را رصد کرده است و آنچه در آن میان نیافته است خط راستین فکر و اندیشه انقلاب اسلامی و پوشش اخبار روشنفکران اصیل و متعهد حوزوی و دانشگاهی است.
اهم موارد انتقادی درباره این خبرگزاری که به صورت گذرا، به ذهن میرسند بدین صورت است:
۱ خبرگزاری مهر بیش از این که پایگاه روشنفکران و اندیشمندان گفتمان انقلاب باشد، پایگاه اصلی روشنفکران و هنرمندانی شده است که همسویی و دغدغه های نظری و فکری متناسب با این گفتمان را ندارند. نمونهاش اخباری متعددی که از مسعود کیمیایی، سروش دباغ، مصطفی ملکیان، ضیاء موحد و… آثار منتشره و جلسات آنها منتشر میکند، ولی اخبار بسیاری از نخبگان متعهد حوزه و دانشگاه را پوشش نمیدهد.
۲ کمتوجهی به هنر و ادبیات دفاع مقدس و اخبار فرهنگی و کتابهای منتشر شده در زمینه دفاع مقدس و ترویج آنها. این خبرگزاری غیر از انعکاس کامل انتشارات سوره مهر حوزه هنری، آثار منتشره بسیاری از سوی بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس و بسیاری دیگر از ناشران دفاع مقدس منعکس نمیکند، ولی اخبار جریان هنری دیگر به کرات و با تفضیل منتشر میشود.
۳ تلاش برای شکاف اصولگرایان به همراه سیاست عدم پرداخت به دوران اصلاحات و دوران سازندگی و اصلاحات در حوزه فرهنگ، سیاست، اجتماع و اقتصاد…
۴ عدم اطلاعرسانی فعالیتهای فکری و فرهنگی نهضتهای اسلامی جهان اسلام و جبهه مقاومت جهانی. اخبار آنها در این زمینه عمدتاً منابع غربی و عربی همسو با غرب بوده است. برای نمونه، رویکرد آنها در زمینه انعکاس اخبار آمریکای لاتین به ویژه درباره ونزوئلا، عمدتاً همراه با تحقیر بوده است، گویی یک رسانه آمریکایی باشد که از ارتباط ایران با چاوز و آمریکای لاتین نفرت دارد و تعامل با این منطقه را عقبماندگی برای ایران قلمداد کند.
۵ عدم تلاش این نشریه برای شکستن فضای دو قطبی سیاسی کشور و گشودن روزنهای به راه سوم. فقط مبلغ جریان اصولگرایی منتقد و مخالف با حذف احمدینژاد. اگر هم با مشاور یا مدیر دولتی گفتگو شده برای به چالش کشاندن آنها و نمایش اختلافات در دولت یا بیسوادی و بی برنامگی دولتمردان بوده است.
۶ ترویج سیاست تساهل و تسامح دینی که ناشی از فهم نادرست از گفتگوی ادیان و تمدنها بوده است تا جایی که به نظرم بزرگترین منعکس کننده اخبار دالایی لاما، پاپ و واتیکان در کشور است و هر روز اخباری در این خصوص منتشر میکند، ولی از جریانات اسلامی و دهها شخصیت برجسته جهان اسلام و دهها روشنفکران و فعال متدین غربی و شرقی خبری منتشر نمیکند.
۷ غفلت از توجه به مساجد و ائمه جماعات سراسر کشور و مسائل مربوط به این زمینه. این خبرگزاری فقط به اطلاعرسانی دیدگاههای مدیران کشوری و استانی سازمان تبلیغات در این زمینه اکتفا کرده وگرنه هیچ تلاش جدی برای تعامل با بیش از چند هزار مسجد، امام جماعت و مبلغ روحانی نکرده است.
۸ عدم توجه به ظرفیتهای دانشگاهها و مراکز پژوهشی انقلاب از جمله مراکز پژوهشی حوزوی دانشگاهی قم و تهران. به راستی در هر یک از این مراکز، پنج نفر باسواد و انقلابی حتی در زمینه معارف اسلامی، قرآن، حدیث، تاریخ اسلام، فلسفه و عرفان اسلامی نمیتوانسته به جامعه دانشگاهی معرفی کند!
۹ عدم توجه نویسندگان و روشنفکران و اندیشمندان مستقل متعهد داخلی و اسلامی و جهانی همسو و همرویکرد با انقلاب اسلامی و منتقد غرب…
۱۰ سیاست حذف جنبش دانشجویی انقلابی و عدم توجه به جنبش دانشجویی و همه تشکلهای دانشجویی کشور و سکوت مطلق درباره رویکردهای آنها.
۱۱ تبلیغ گفتمان ترجمه از غرب. آخرین کتابهای دانشگاههای غربی همسو با نظام سلطه معرفی میشود، اما تاکنون کمتر کتاب انتقادی از غرب و مدرنیته و نویسنده منتقد غرب منتشر نشده است مانند نیل پستمن و منکران هولوکاست و…
۱۲ تبعیض در معرفی کتاب در بخش ویژه تازههای کتاب: در بین کتابهای معرفی شده میتوان گفت غالباً کتابهای امیرکبیر، مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد، سوره مهر و برخی ناشر معدود دیگر هستند، اما دریغ از معرفی چند کتاب از بوستان کتاب قم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دفتر نشر معارف، دفتر نشر فرهنگ اسلامی و موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم (ناشرانی با متوسط هفتهای چند کتاب تازه یا تجدیدچاپی).
۱۳ عدم نقد و بررسی عملکرد نهادهای فرهنگی کشور (مانند صدا وسیما، حوزه هنری، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و…)
۱۴ عدم تلاش برای هویتسازی و شخصیتسازی اسلامی برای جامعه. در این خبرگزاری با توجه به تعلقش به سازمان تبلیغات اسلامی تاکنون کمتر به معرفی شهدای مساجد، روحانی، مبلغ، علمای برجسته یکصد ساله اخیر و… پرداخته است و بخش تقویم یا تاریخ آن عمدتاً به علمایی پرداخته که مربوط به قرن سوم تا هفتم هجری بودهاند و موارد دیگر…
متأسفانه فعالیت مدیرعامل سابق این خبرگزاری بر روزنامه «تهران امروز» هم سئوالات و انتقادات فراوانی برانداخت. متأسفانه عدم اطلاعرسانی و شفافیتسازی در خصوص این نشریه، موسسه صاحب امتیاز آن و ساختمان آن در خیابان طالقانی که پیش از آن ساختمان موسسه تبیان سازمان بود سئوالات بسیاری در این زمینه ایجاد کرد و تعجب بسیاری را به همراه داشت.
۳-۶ موسسه انتشارات امیرکبیر
درباره موسسه انتشارات امیرکبیر (نشر امیرکبیر، چاپ و نشر بینالملل و شرکت سهامی کتاب های جیبی) هم انتقادات فراوان است، اگرچه فعالیتهای آن در دو سه سال اخیر بهتر شده است. امّا در اغلب فروشگاههای این انتشارات در سراسر کشور، محصولات فرهنگی و هنری انقلاب و جریان روشنفکری انقلاب عرضه نمیشود. محصولات غیرهمسو و متضاد با آرمانهای این سازمان خصوصاً جریان غربگرا و غربزده داخلی فراوان به چشم میخورد و نشان میدهد که این سازمان، علیرغم وجود ساختار و تشکیلات در توزیع آثار مکتوب محصولات جبهه فرهنگی و فکری انقلاب اسلامی بسیار ضعیف کرده است. اگرچه اخیراً این موسسه با تغییر مدیریتش، پس از گذشت سالها، حتی یک دهه، اقداماتی را در راستای ترویج فرهنگ و ادبیات انقلاب اسلامی برداشته است اما چه دیر! و چه فرصتهای فراوانی از دست نرفت…
۷٫ همکاری با نهادها و مراکز فرهنگی پژوهشی ضعیف
متأسفانه برخی از فعالیتها و آثار منتشره سازمان نشان میدهد که این مرکز به جای اینکه با مراکز علمی معتبری قرارداد همکاری و سفارش بنویسد، در برخی موارد و عمدتاً از طریق معاونت پژوهشی، با مراکز و موسساتی قرارداد پژوهشی بسته و بدین طریق کتابهایی سطحی و کم اهمیت منتشر شده است. برخی از این موسسات که در قم و گاهاً توسط طلاب جوان راهاندازی شده است، فاقد آن نظام فکری و محتوای لازم بوده است و اکثر کتابهای منتشر شده این موسسات که عمدتاً به سفارش معاونت پژوهشی سازمان نوشته شدهاند گویا برگرفته از چند کتاب محدود یا مقالاتی اینترنتیاند البته با ضعفهای محتوایی و گرافیکی.
برای نمونه، موسسه فرهنگی بصیرت از جمله موسساتی است که در زمینههای مختلف برای سازمان، کتابهای فراوانی نوشته است و کافی است این کتب را یک نخبه یا شخصیت فاضلی تورق کند، بر ادعای نگارنده صحه خواهد گذاشت و این سئوال را در اذهان ایجاد میکند که چرا این کتابهای ضعیف، با این کمیت زیاد فقط به یک موسسه خاص سفارش داده میشود؟
تکثر و تنوع کتابهای تولیدی از این نوع، نشان میدهد متأسفانه نظارت جدی بر سفارشات پژوهشی صورت نمیگیرد. آیا میتوان تفاوت کیفیت و کمیت و محتوایی کتابهای این موسسه را با آثار نشر معناگرا که آن هم وابسته به سازمان است مقایسه کرد؟ هرگز! امید که این نوشتار، پاسخگویی مسئولان این سازمان را در پی داشته باشد.
۸٫ نامشخص بودن و بلاتکلیف بودن این سازمان در مبارزه با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن
متأسفانه این بلاتکلیفی، گریبانگیر اغلب نهادها و سازمانهای پژوهشی و فرهنگی کشور است و باعث شده است که این سازمان ظرفیت عظیم خودش را نتواند بشناسد. متأسفانه دل مشغولیهای فراوان مدیران ارشد این سازمان به سیاست باعث شده است که برنامهریزی جدی برای سیاستهای کلان این سازمان محقق نشود و آن استراتژیها و سیاستگذاریها در حد شعار و روی کاغذ بماند.
۹٫ تخصیص بودجههای نامتوازان
متأسفانه تخصیص بودجههای نامتوازان در سازمان بسیار به چشم می خورد. کافی است بودجه موسسه تبیان با دیگر بخشها مستقیم یا غیرمستقیم مانند انتشارات سوره مهر یا دانشگاه سوره مقایسه شود تا مشخص است که مسئولان چه قدر بر امور زیربنایی و تأثیرگذار توجه میکنند. متأسفانه این بیعدالتیها در اختصاص یافتن به بودجه به شهرستانها هم مشاهده میشود و مسئولان محلی و شهرستانها از کمبود بودجه گله میکنند و کم کاریهای خود را به پای عدم تخصیص بودجه مناسب و لازم میگذارند که در برخی موارد نیز، حق با آنان است.
نکات پایانی
تجمیع فعالیتهای فرهنگی مذهبی یکی از راهکارهای حل مشکل موازی کاری است و هم اینکه مسئولان این نهادها را پاسخگو خواهد کرد. متأسفانه این ارگانهای متعدد، هزینههای زیادی بر کشور تحمل میکنند و تجربه نشان داده است که با وجود این ساختارهای متعدد نمیتوان برنامه و سیاست مشخصی را در جامعه پیاده کرد و بسیاری از فعالیتها همپوشانی پیدا خواهد کرد. برخی منتقدان معتقدند تغییر مدیریت این سازمان و ورود یک مدیر جدید و خلاق هم قطعاً به پویایی بیشتر این سازمان کمک خواهد کرد.
منبع: http://www.t-salehin.blogfa.com/