اتاق فکر صالحین / ارتباط متربی با بزرگترها

دانش آموز:ضمن سلام و ادب حضور برادران دینی.. مشورت دارم باتون.
یکی از بچه های نخبه حلقه م رو که داره وارد دبیرستان میشه٬ ضمن اجازه جفت والدینش میخوام همراه خودم توی تیم فرهنگی آموزشی ببرمش اردوی جهادی .. برای مربی حلقه ابتدایی ها و همچنین مشاهده برنامه ریزی و کار فرهنگی از نزدیک.. ( اردوی جهادی دانشجویی)
ضمن فاید و کمکش با ما، برای تجربه و آینده مربی شدن خودش خیلی خوب میشه..
نظر دوستان چی هست؟

امیر:خوب است

امیر:فضای اردوی جهادی خیلی خوب و موثره ، ان شا الله به هدفت برسی

میثم:اصل مطلب صحیح و البته ضروریست. و بستگی به موقعیت معمولا نیرو دچار غرور و تکبر میشه. تجربه های تلخی در این زمینه داشتم. البته بستگی به موقعیت داره.

دانش آموز:کاملا درسته. باید مرتب بهش تذکر و یادآوری بشه فروتنی رو..

عباس:این متاسفانه یکی از آسیب هایی هستش که بچه های فعال و نخبه کم سن درگیر اون هستن؛
عادت کردن به در نظر نگرفتن طبقات سنی و ارتباط گرفتن با سن های بالاتر یه اسیب و امر مهمی هستش که بالاتر از فواید کوتاه مدت
در بلند مدت زیان های جدی (فعالیتی؛ اخلاقی و…) داره که متاسفانه مورد کم توجهی قرار می گیره و که البته جای بحت زیاد داره؛
نظرم یک اصل کلی رو تو مساجد و جمع ها باید حتما لحاظ کرد:
# تا جایی که ممکن هستش نباید اجازه داد طبقه سنی هیچ فردی به هم ریخته شود. # نه توسط ما و نه توسط هر کس دیگه ای!
برای بیان وزن این موضوع می گم طبقه سنی باید ناموس فعالیت ها باشه…

دانش آموز:کاملا صحیح

دانش آموز:اما این موردی که عرض کردم٬ یک تعداد از اعضای حلقه کودک و نوجوان خودم رو جداگانه تحت تعلیم سرگروه پروری گذاشتم که مسایل صالحین و مدیریت حلقه و فن بیان و سخنوری و مطالعه و .. اینا رو یاد بگیرن که یشن سرگروهها و مربیای آینده ان شا الله

دانش آموز:( به شکل حلقه ٬ آموزش گروهی میبینن)

عباس:هر فردی باید تو گروه سنی خودش رشد کنه…روی این موضوع برنامه ریزی و فکر جدی باید انجام داد…
متاسفانه ما ساده ترین راه رو که ارتباط با گروه های سنی بالاتر هستش رو بعنوان مسیر رشد انتخاب می کنیم معمولا….
نباید فعالیت های ما به زوال دوران کودکی و نوجوانی بیانجامه و
سریع بچه ها رو تحت تاثیر تجربه های بزرگسالی قرار داده
و از طی مسیر دوران کودکی و نوجوانی محروم کنیم که اثرات مخرب عاطفی؛ اخلاقی به دنبال دارد
برای کادرسازی هم نباید عجله داشت…
انسان شدنی است مستمر…
والا عجله می تونه منجر به تربیت بدترین
مخالفان و با چراغ ترین دزدان علیه این مفاهیم باشد.

امیر:اگر بزرگسالا ادمای خوبی باشن ارتباط مشکلی نداره

عبدالله:حضرا علامه جوادی املی با معمم شدن طلبه ها قبل از اتمام پایه شش مخالفن و میگن که طلبه سوزی هست.مواظب باش برار جان ادم سوزی نشه.

عبدالله:ولی اگر میدونی گزینه خوبی هست و فهم و شعورش از سنش بالاتر هست،موقعیت خوبیه
میثم: و باید مراقب بود که خودسر نشه. یادبگیره مشورت کردن و اطاعت پذیری رو.

عبدالله:اون هم مخصوصا تو اردوی جهادی.فقط مراقب بقیه افرادی که تو اردو جهادی هستن هم باش.چرا که میتونن با یک حرف یا یک عمل هر چی که رشتیدی پنبه کنن

عباس:باز هم عرض می کنم
برای نخبه ترین بچه ها و برای ارتباط با بااخلاق ترین بزرگسالان هم نباید طبقات سنی رو نادیده گرفت.
هر چند در کنار اون نخبگی و خبرگی این بچه ها نسبت به هم سن هاش رو هم نباید نادیده گرفت و باید براش برنامه ریزی کرد ولی تو گروه سنی خودش!

دانش آموز:البته شاید ناکامل توضیح دادن من باعث شدش…
بچه های حلقه من بازی و فوتبال و حلقه و اردو و … همش با خودشون و بدون دخالت هیچ بزرگتری .. به جز حضور سرگروه شون ( حقیر) .. انجام میشه و تقریبا یه جز دیدن بزرگترها در مسجد و کوچه و خیابون هیچ ترددی باشون ندارن..
برنامه سرگروه پروری هم خودم براشون گذاشتم که بتونن از پس یک حلقه مثل حلقه خودشون بربیان… و همزمان آماده بشن برای کارهای بزرگتر آینده

عباس:یه پیشنهاد به این معنی که اگر هدف رشد متربی در مسیر برنامه هستش میشه برنامه های دیگری هم بجز اردو چهادی طرح ریزی کرد

دانش آموز:مثلا این یک ماهی که ما قراره جهادی باشیم٬ بچه های حلقه از پس حلقه خودشون بربیان و نیاز به حضور و کنترل از طرف یک بزرگتر نیست..

عباس:پدر و مادرها باید دقت کنن یکی از اسیب های جدی که حضور فرزندان اونها رو با حضور در پایگاه ها بالخصوص
امروزه تهدید می کنه ارتباط نوعا بدون برنامه ریزی و اشراف تربیتی با گروه های سنی بالاتر هستش که مضرات پنهان و پیچیده ای رو در مسیر رشد اخلاقی؛ تربیتی؛ مدیریتی و معرفتی بچه ها بدنبال داره
والدین باید دقت کنن؛ محیطی که این طبقه بندی سنی به بهانه های مختلف و اموزش های مختلف محل دقت و کنترل جدی نیستش؛ محیطی مخرب برای مسیر رشد بچه ها بحساب میاد
حالا یا تویه پایگاه و مسجد و بین بچه ریشو های مطمین یا تویه گیم نت ها و پارک ها و یا کلاس های اموزشی مختلف و بین ادمایه دیگه نامطمین تر

عبدالله:.افرین.احسنت.باید مراقب بود.ولی اگر این افراد گزینه های مثبتی باشند،ضرر وه نداره هیچ،تازه به رشد و بالندگی اون سن پایینتر کمک می کنه

عباس:قبول ندارم!
بخش مهمی از اسیب های ارتباط با گروه های سنی بالاتراز اونجا که نکاتی که بالاتر گفتم نوعا توشون محل معرفت و محل عمل نیست به مثبت و منفی بودن گزینه ها به خوب و بد بودن ادم ها هیچ ربطی نداره!

عباس:مشکل اینجاست که ما تصویر ناقصی از رشد و بالندگی یک فرد مدنظرمون هستش

عبدالله:باهات موافق نیستم.چون خودم این محیط رو برای ۶ سال تجربه کردم.محیطی که با افراد بزرگتر از خودم که گاها ده سال ازم بزرگتر بودن ارتباط داستم

عباس:عذر می خوام ولی ممکنه خود شما هم متوجه اسیب هایی که این ارتباط در دیروز و امروز شما گذاشته نباشید این که فرمودید دلیل نمی شه

عبدالله:با این اطلاق و عمومیتی که شما می گید پس باید بی خیال برادر ها و خواهر ها و پدر و مادر شد و فقط با هم سن و سالها بود

دانش آموز:عباس آقا صحیح میگن٬ هرچند بهتر و صحیحتره بچه ها با جمع هم سنهای خودشون بزرگ بشن… اما اگر کشش فکری و ظرفیتی بالاتر داشته باشن٬ تردد در جمع بزرگترهای مورد تایید و مذهبی و علمی به بلوغ و رشد فکری و اجتماعی سریعتر اونها کمک میکنه.. این خوبه

عبدالله:اون هم که شما فرمودید دلیل نمیشه.چیزی که شما گفتید ذو مراتبی هست و تشکیکی.

عبدالله:افرین به مدیر گروه،اقای دانش اموز.

عبدالله:یعنی نسبت به گزینه ها و افراد سنجیده میشه

عبدالله:ولی بطور کلی حرف شما درسته

عبدالله:ولی عمومیت و جامعیت نداره

عباس:برای کشش فکری بالاتر بچه ها باید فکر های دیگه ای رو انجام داد و باید کوشید حداقل اسیب ها به گروه های سنی وارد بشه؛ گروه سنی هم یه طیفه یکی دو سال نیست منظور!

عباس:هرچند ارتباط طبقه سنی تازه دبیرستانی با دانشجو حتما از مصادیق بهم ریختن طبقه سنی هستش

عباس:عرض کردم ممکنه خود شما هم متوجه اسیب هایی که این ارتباط در دیروز و امروز شما گذاشته نباشید این که فرمودید دلیل نمی شه بنابراین

عبدالله:اونی هم که شما گفتید عمومیت و جامعیت نداره

عباس:برعکس نکته شما عمومیت نداره

عباس:عموما بهم ریختگی طبقات سنی اسیب زاست

عباس:حالا با طبقه سنی بالاتر ریشو یا غیر ریشو

عباس:مننتهی در مراتب و پیچیدگی های خودش

عبدالله:من که گفتم بطور کلی حرف شما درسته ولی حالا اگر اون شخص کشش لازم رو داره و اون افراد بزرگتر هم تایید شده هستند و شرایط ایشون رو درک می کنن،اشکالی که برش مترتب نیست

عباس:خوی این قیدهای شما دیگه این ارتباط رو نبدیل می کنه به استثناها

عباس:کمتر جمعی پیدا میشه که همچین درک تربیتی از شرایط ارتباطی داسته باشه

عبدالله:در ضمن حرف شما هم میشه تعمیم داد به فضای خانواده.پس تعامل با داداشها و برادرها و حتی پدر و مادر هم باید بی خیال شد

عبدالله:منظورم داداشها و خواهرها بود.سوتی دادم

دانش آموز:احسنت.. مثال قشنگی بود

عباس:حتما اگاه هستید که تعاملات برادر خواهری جنس دیگری دارد ولی اونجا هم اگه طبقه سنی لحاظ نشه باید والدین ورود کنن

عباس:مثلا اتاق جوان و نوجوان رو یکجا قرار دادن

عباس:سرگرمی و فیلم و… چوان و نوجوان رو یکی قرار دادان

عباس:و چندین اسیب دیگه اگه

عبدالله:احسنت.مرحبا بناصرنا.ولی نمیشه این تعامل رو نادیده گرفت و جلوش رو سد کرد

عباس:منجر به بهم ریختگی طبقه سنی بشه باید پدر و مادر ورود کنن

عباس:بله تفاوت محیط خانواده و مختثات اون

عباس:با محیط های رفاقتی و اموزشی و شعلی

عباس:واضح و مبرهن هستش

دانش آموز:مختصات* – نیم نمره کسر

عباس:جنس تعاملات هم خونی خانواده قابل تعمیم پدیری این گونه

عبدالله:نه دیگه ،ببین اومدی نسازی.مهمترین دلیل شما اختلاف سنی بود.

عباس:که در ارتباطات بیرونی معمولا جاری هستش نیست

عبدالله:دوستان نمیخوان نظر بدن،

عباس:شایدم یه نمره

عباس:اگه دنبال دلیل ما هستین

عبدالله:البته درکشون میکنم،این ماه رمضون تو روزای اخری هم خودش رو لاغر کرده هم ما رو

دانش آموز:من با آقای مرزوقی کاملا موافقم.

عباس:بهرحال عجب بجث سنگینی بود

عباس:در جمع بندی بگم قیدهایی که شما زدید اکثرا ارتباطات فعلی برون گروه سنی رو از محل انتفاع خارج می کنه

دانش آموز:ارتباط با بزرگتر طبق شرایطی که اعلی حضرت تلمیذ ( مدیر پادگان) فرمودند که طرف براش مفید باشه٬… مفیده. در غیر این صورت نباید قاتی بشه و باید بره قاتی دوستای خودش پفکشو بخوره…

عباس:بنظرم ادبیات بحثررو پایین نیاریم

عباس:این یه موضوع جدی هستش

عباس:که متاسفانه بخاطر عدم پختگی بچه های ما

عباس:داره بچه های بااستعداد ارزسی رو به هدر می ده .مثال های زیادی برای این موضوع سراغ دارم

دانش آموز:ادبیات بحث خیلی چیز مهمی نیست… به نظرم باید همه مون یاد بگیریم ساده و قابل فهم برای جامعه صحبت کنیم…

دانش آموز:کلمات و عبارات ثقیل ارزش نمیاره

امیر:ارتباط با بزرگایی که درک تربیتی دارن مشکلی نداره هیچ؛ مفید هم هست

عباس:درک تربیتیم ارزوست…

عباس:درک رشد مدیریتیم ارزوست…

امیر:سخت گیر نباشی آرزو نیست؛ موجود است.

عبدالله:افرین برادرم.احسنت.من هم در کل با حرف شما موافقم.باید شرایط این تداخل رو کاملا و با چشم باز بررسی کرد و همچنین ظرفیت ها و استعدادهای شخص مورد نظر رو و هم اون افراد سن بالاتر رو.اگر همه چی اروم بود.ما چقدر خوشحال میشیم که این اتفاق صورت بگیره

عباس:احسنت هم برشما بله ما هم خوشحال می شیم

امیر:تو اردوی جهادی که نقطه شروع بحث بود عموما این فضای سازنده وجود داره

دانش آموز:دوستان توجه کنن یک نکته جاموند..
از همه جای میهن اسلامی اینجا هستن و دلیل اختلاف عقیده سر این بحث شاید اختلاف شرایط محیطی هستش…
شاید در یک محیط وضعیت مناسب اجتماعی نبوده و ارتباط با یزرگترها خیلی مشکل ساز شده…. الان دید اون جامعه همه منفی هست در مورد اون و درک شرایط یک محیط دیگر که ارتباط با بزرگتر از نوع سازنده و مفید هست٬ مشکل یاشه…

دانش آموز:بحث محیط و دید عموم اون جامعه

عباس:والا ارتباطات بنده فراتر از محیط پیرامونم هستش

عباس:این موضوع هم یه نکته مهم منطقی هستش که ربطکزیادی به محیط نداره

عباس:هر چند در هر بحثی نکته شما قابل تامل هستش

دانش آموز:به نظرم داره. در یک محیط سالم و دوستانه که تعامل با یزرگتر سازنده است٬ نباید سختگیری و جلوگیری و حساسیت زایی بشه.. الکی..

عبدالله:دوستان،بحث که تموم شده بود.دیگه کشش ندین

عباس:حالا بحث تموم شد ولی مثال بزنم که چرا این قیدها استثنا می کنه این ارتباط ها
یکی از اتفاقات پیچیده ای و نوعا پنهانی که در حوزه رشد در این ارتباطات با اختلاف گروه سنی بالاتر رخ می ده می تونه ارتباط با توان های مدیریتی با فاصله زیاد باشه… در این حالت فرد کم سن و سالتر و البته نخبه مدام با ایده ها خلاقیت ها و توان هایی سر و کار داره که فاصله زیادی با توان های و حتی موفقیت های اجرایی او داره اگه بحث پلکانی ارتباط لحاظ نشه این اعتماد به نفس رو در فرد پایین بیاده…این مثال حواشی و بحث زیاد داره ولی کسی که این حواشی و دقت ها رو ملاحظه کندم ارزوست…

عباس:تمام

2 دیدگاه برای “اتاق فکر صالحین / ارتباط متربی با بزرگترها

  1. شهید گمنام گفته:

    « خودشناسی، مانع پستی‌ها »

    امام على علیه السلام:

    مَن عَرَفَ شَرَفَ مَعناهُ، صانَهُ عَن دَناءَهِ شَهوَتِهِ وزورِ مُناهُ؛

    کسى که شرافت مقام (مقصد) خویش را بشناسد، آن را از پستىِ هوس خود و دروغ بودن آرزوهایش نگه داشته است.

    غرر الحکم: ح ۹۰۶۹/ دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۶ ص ۱۳۸

    سلام[گل]آپدیتیم…!
    منتظر همراهیتون هستم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *